پيام
+
سفر از پيش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمناي تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدي ، من نه رميدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم ، نتوانم …!
beran
98/4/28
2-لبخند عشق
@};-
2-لبخند عشق
http://goldenrose.parsiblog.com/Old/Feeds/ ممنون